همیشه دوست داشتم یک پروژه مشابه رو شروع کنم، در بطن کمال گرایی شخصی من درزندگی شخصی و بخصوص در برنامه نویسی برای من همیشه یک توازن بین کار هایی که انجام دهم برای رسیدن به نتیجه، و کار هایی که انجام دهم برای رسیدن به یک سیستمی که به نتیجه میرسد به سختی برقرار بوده است.
مادامی که همیشه دوست داشتم پروژه ای با این موضوع شروع کنم یا در لا به لایه پروژه های دیگر این ایده را پخته و به خودم بفروشم، اما هیچ وقت دلیلی برای انجام این کار نداشتم، رسالت این کار دوری از تکرار کار های بیهوده است درحالی که خوده این موضوع در بسیاری از زمینه ها میتواند یک کار بیهوده تلقی شود.
پس چرا شروع کردم؟
ایده زمانی برایم جالب تر شد که یک library کوچک برای رندر کردن صفحات با استفاده از ورودی های جیسونی رو ساختم
هدف از این کتابخانه استفاده در یک پروژه برای رندر کردن کامپوننت هایی بود که نیاز به تغییر لحظه ای و البته ساده داشت، مثل کامپوننت های استوری (مثل استوری اینستاگرام ) که یک کاربر غیر فنی باید بتواند یک استوری طراحی و سریعا منتشر کند.
ایده از اینجا شروع شد و هنوزم هم تمام نشده و ادامه دارد.
